مامان شدم دوباره

اومدنت به دل من مبارکه

سلام به روی ماهت! قربون اون سلولهای کوچولوت بشم که دارن تند تند تقسیم میشن. میدونستم که این ماه میای تو دلم و مهمونم میشی اما یه ترس عجیبی داشتم که نکنه خدا نخواد تورو بفرسته پیش من. از روز چهارشنبه گذشته شروع کردم به آزمایش کردن تا ببینم هستی یا نه. البته با تیرهایی که زیر دلم می کشید میدونستم که اومدی اما میترسیدم بیخودی دلمو خوش کنم که هستی. تا اینکه روز جمعه که روز ۲۱ بود و هنوز برای تشخیص بارداری زود به حساب میومد قشنگ ترین خط صورتی کمرنگ زندگیمو دیدم. واقعا ذوق زده بودم. باباییت هم خیلی خوشحال شد. از اون روز تا حالا که روز ۲۵ است ۶ بار چک کردم و هربار با دیدن خط صورتی کمرنگی که بلافاصله با خط کنترل دیده میشد حسابی کیف کردم. ب...
30 فروردين 1390
1